بدون عنوان
سلام، امروز مريم با خاله و عمه اش رفت اميديه. قراره يك هفته بمونه. هنوز نرفته دلم براش تنگ شده. اصلا حس و حال كاركردن رو ندارم. با اينكه شيطوني ميكنه ولي نميخوام يك لحظه هم ازم جدابشه. البته خودش خوشحال بود كه داره ميره اميديه پيش مامان جونش.
نویسنده :
زهرا شاهلونژاد
8:21